
برخی از وهابیان معتقدند شیعیان عصمت ائمه را بالاتر از عصمت انبیا میدانند؛ از جمله قفاری بر آن است که عصمت از تمام گناهان و سهو و نسیان، که برای ائمه (علیهم السلام) گفته شده، برای پیامبران (علیهم السلام) محقق نشده است و پیامبران (علیهم السلام) به دلیل آیات قرآن، سنت و اجماع امت چنین عصمتی نداشتند.[1]
به نظر میرسد در این شبهه، مغالطهای روی داده است؛ زیرا عصمت ائمه (علیهم السلام) از دیدگاه شیعه با عصمت پیامبران (علیهم السلام) از نظر اهل سنت مقایسه شده و نتیجهای علیه دیدگاه شیعه گرفته شده است!
توضیح اینکه قفاری عصمت مطلق ائمه (علیهم السلام) را از دیدگاه شیعه نقل، و سپس با دیدگاه خود درباره عصمت پیامبران (علیهم السلام) مقایسه کرده و نتیجه گرفته است که شیعیان عصمت ائمه (علیهم السلام) را بالاتر از عصمت پیامبران میدانند؛ درحالیکه برای اخذ چنین نتیجهای باید عصمت ائمه (علیهم السلام) از دیدگاه شیعه، با عصمت پیامبران (علیهم السلام) از دیدگاه شیعه مقایسه شود تا روشن شود که آیا واقعاً شیعیان عصمت ائمه (علیهم السلام) را بالاتر از عصمت پیامبران میدانند یا خیر.
با توجه به این مطلب، دیدگاه شیعه درباره عصمت پیامبران را بیان میکنیم تا روشن شود که ادعای قفاری تا چه اندازه صحیح و منصفانه است.
هرچند میان علمای شیعه اختلاف اندکی درباره عصمت پیامبران به چشم میخورد، اما شاید بتوان گفت بیشتر علمای شیعه بر عصمت مطلق انبیا معتقدند؛ براي نمونه چند مورد از عبارات علمای برجسته شیعه را ذکر میکنیم:
شیخ مفید بر این باور است که پیامبران از تمام گناهان معصومند.[2] وی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را معصوم از هرگونه معصیت و فراموشی دانسته است.[3] شیخ مفید رسالهای با عنوان عدم سهو النبی (صلی الله علیه و آله) در رد سهو النبی (صلی الله علیه و آله) نگاشته است.
شیخ طوسی، با اعتقاد به عصمت مطلق تمام پیامبران (علیهم السلام)، ایشان را از هر عیب و گناه و سهو و نسیان معصوم و پاک دانسته و نوشته است:
جميع الأنبياء كانوا معصومين، مطهرين عن العيوب و الذنوب كلها، و عن السهو و النسيان في الافعال و الأقوال، من أول الإعمار إلى اللحد، بدليل انهم لو فعلوا المعصية أو يطرأ عليهم السهو لسقط محلهم من القلوب، فارتفع الوثوق و الاعتماد على أقوالهم و أفعالهم، فتبطل فائدة النبوة.[4]
تمام انبیا از همه عیوب، گناهان و از خطا و فراموشی در افعال و گفتارشان از اول عمر تا آخر عمر معصوم و پاک بودند؛ زیرا اگر آنها گناهی انجام میدادند یا خطایی مرتکب میشدند، از چشم مردم میافتادند و مردم اطمینان و اعتمادشان را بر افعال و گفتار آنها از دست میدادند. در این صورت ثمره نبوت از بین میرفت.
شیخ طوسی با توجه به این اعتقاد، بر آن است آیاتی که موهم ناسازگاری با عصمت پیامبران (علیهم السلام) است، باید تأویل شود.[5]
علامه حلی نیز پیامبران (علیهم السلام) را معصوم از همه گناهان ـ صغیره و کبیره ـ ميداند[6] و درباره عدم سهو ایشان مینویسد: «و أن لا يصح عليه السهو لئلا يسهو عن بعض ما أُمر بتبليغه»؛[7] «سهو بر پیامبر صحیح نیست تا اینکه در تبلیغ رسالت خود دچار سهو نشود».
فاضل مقداد (م.۸۲۶ق.) نیز با اعتقاد به عصمت مطلق پیامبران و انتساب آن به علمای شیعه امامیه، مینویسد:
و قال أصحابنا الإمامية رضوان الله عليهم: إنّهم معصومون من جميع المعاصي كبائر و صغائر عمداً و سهواً و خطا و تأويلا، قبل النبوة و بعدها من أوّل العمر إلى آخره، و هو الحقّ الصراح.[8]
علمای امامیه قائلند: به راستی پیامبران از تمام گناهان کبیره و صغیره چه از روی عمد و چه سهو و از خطا و تأویل، از اول عمر تا آخر عمر ـ خواه پیش از نبوت و خواه پس از آن ـ معصوم هستند. نظر حق و روشن نیز همین است.
با توجه به عبارات فوق، روشن است که دیدگاه بیشتر علمای شیعه امامیه درباره پیامبران (علیهم السلام) این است که آنها دارای عصمت مطلق (عصمت از گناه، خطا و فراموشی) هستند و این ادعا که شیعیان عصمت ائمه (علیهم السلام) را بالاتر از عصمت پیامبران (علیهم السلام) میدانند، افترایی بیاساس و بیدلیل است. البته اگر دیدگاه شیعه درباره عصمت ائمه (علیهم السلام) با دیدگاه اهل تسنن درباره عصمت پیامبران (علیهم السلام) مقایسه شود، در این صورت میتوان گفت عصمت ائمه (علیهم السلام) بالاتر از عصمت پیامبران است؛ زیرا بسیاری از اهل تسنن به عصمت مطلق پیامبران (علیهم السلام) معتقد نیستند.[9] اما چنین مقایسهای صحیح نیست. برای مقایسه صحیح و منصفانه باید دیدگاه شیعه در عصمت ائمه با دیدگاه آنها در زمینه عصمت پیامبران مقایسه شود.
در مورد شبهاتی که درباره عدم عصمت پیامبران یا انکار عصمت مطلق ایشان از سوی برخی از اهل سنت و وهابیت ارائه شده، به ویژه آیات موهم ناسازگار با عصمت انبیا، علاوه بر اینکه بسیاری از علما در لابهلای کتب خود به نقد و پاسخ آنها پرداختهاند، آثار مستقلی نیز نگارش يافته است؛ از جمله: تنزیه الانبیاء اثر سید مرتضی، عصمت الانبیاء به قلم فخرالدین رازی (م.۶۰۶ق.)، عصمة الانبیاء فی القرآن الکریم اثر آیتالله جعفر سبحانی، عصمة الانبیاء و الرسل اثر علامه سیدمرتضی عسکری و تنزیه انبیا از آدم تا خاتم اثر آیتالله محمدهادی معرفت. از آنجا که موضوع نوشتار حاضر عصمت امامان است، نه پیامبران، اهل تحقیق و مطالعه را به کتب مذکور ارجاع میدهیم.
نکته آخر اینکه همانطور که در مباحث گذشته اشاره شد، قلمرو و گستره عصمت ـ چه عصمت پیامبران (علیهم السلام) و چه عصمت ائمه (علیهم السلام) ـ اختلافی است و در این باره دستیابی به یک نظریه واحد میان مسلمانان بسیار سخت و در مواقعی ناممکن است. بنابراین ادعای اجماع امت بر عصمت یا عدم عصمت، ادعایی بیدلیل و باطل است؛ زیرا در مسئله عصمت به سختی میتوان به اجماع علمای یک فرقه خاص دست یافت؛ چه رسد به علمای امت اسلامی و همه فرق. البته برخی، همچون فاضل مقداد، درباره عصمت از کفر ادعای اجماع کردهاند[10] و صاحب شرح المواقف نیز در عصمت پیامبران از دروغ تعمدی در ابلاغ رسالت، ادعای اجماع ملتها و شرایع کرده است.[11] به هر حال مسئله میان مسلمانان اختلافی است؛ اما همانطور که گذشت بیشتر شیعیان امامیه معتقد به عصمت مطلق پیامبرانند.
برخی از نظرات بزرگان اهل سنت مانند ابوحنیفه، طبرانی، ابن ابیالحدید و ابن تیمیه نیز در نقد شبهه سوم گذشت.
[1]. قفاري، اصول مذهب الشيعة الامامية، ج۲، ص۷۷۵.
[2]. مفيد، تصحيح اعتقادات الامامية، ص129؛ مفيد، الفصول المختارة، ص103.
[3]. الفصول المختارة، ص104.
[4]. طوسي، العقائد الجعفرية، ص248.
[5]. طوسي، العقائد الجعفرية، ص248.
[6]. علامه حلي، کشف المراد، ص155.
[7]. همان، ص157.
[8]. فاضل مقداد، اللوامع الإلهية، ص245.
[9]. ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الإلهية، ص244و245.
[10]. ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الإلهية، ص244و245.
[11]. جرجاني، شرح المواقف، ج8، ص263.
تــــازه هــــا