• صفحه اصلی
  • درباره ما
    • پژوهشکده در یک نگاه
    • هیئت امنا
    • ریاست
    • معاونت ها
    • شورای پژوهشی
    • جوایز و افتخارات
  • فعالیت ها
    • نشست های علمی
    • ارتباط با مراکز علمی
  • گروه های علمی
    • گروه اخلاق و اسرار
    • گروه تاریخ و سیره
    • گروه فقه و حقوق
    • گروه کلام و معارف
    • واحد احیای میراث
    • دفتر پژوهشکده در خراسان
    • واحد بقیع‌پژوهی
  • آثار
    • کتاب ها
    • نشریات
    • نرم افزارها
    • ویکی حج
    • دانشنامه حج و حرمین
    • دانشنامه عتبات
    • موسوعه رد شبهات
    • مجموعه آثار حج خونین
  • کتابخانه، موزه و اسناد
    • کتابخانه
    • موزه
    • اسناد
  • خدمات پژوهشی
    • بانک اطلاعاتی نقد وهابیت
    • اولویت های پژوهشی
    • کتابشناسی حج و زیارت
    • خاطرات حج و زیارت
    • پاسخ به شبهات
    • حمایت از پایان نامه ها
    • فرم ها
    • درس خارج فقه حج
  • افراد
  • آرشیو
×

ارسال ایمیل

در حال ارسال اطلاعات
لطفا تیک "من ربات نیستم" را بزنید !
/ خدمات پژوهشی / پاسخ به شبهات / امامت / شبهه: عدم ذکر نام ائمه (علیهم السلام) در قرآن
تاريخ : 1404/08/23 | بازدید : 5
شبهات مرتبط با امامت پاسخ به شبهات

شبهه: عدم ذکر نام ائمه (علیهم السلام) در قرآن

شبهه دوم: عدم ذکر نام ائمه (علیهم السلام) در قرآن

یکی از شبهه‌هایی که درباره امامت اهل بیت (علیهم السلام) مطرح شده، این است که چرا به نام امامان در قرآن تصريح نشده است؟[1]

پاسخ:

ذکر اوصاف ائمه (علیهم السلام) در قرآن

خداوند متعال در قرآن کریم افراد را به دو طریق معرفی فرموده است: گاهی افراد را به نام معرفی کرده؛ مانند برخی از پیامبران که در سورة مریم از آنها نام ‌برده است: {وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهِيمَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا...}،[2] {وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسى‏ إِنَّهُ كانَ مُخْلَصاً}،[3] {وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ}،[4] {وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كانَ صِدِّيقاً نَبِيًّا}؛[5] بعضی اوقات نیز فرد مورد نظر را با اوصاف معرفی فرموده است: مانند آصف برخیا در داستان حضرت سلیمان (علیه السلام)، که می‌فرماید: {قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ...}[6]؛ «کسی که دانشی از کتاب آسمانی داشت، چنین گفت».

شیوه قرآن مجید در رابطه با ائمه هدی (علیهم السلام)، به ویژه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، نیز این‌گونه است که به معرفی شخصیت ممتاز و برجستگی‌های آنان می‌پردازد؛ نه به معرفی شخص؛ مانند آیه {وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيرا}[7] و همچنین آیه تطهیر[8] و آیه ولایت[9] که در آیة اول اوج ایثار در شدت نیاز، در آیة دوم طهارت مطلق از هر کاستی و عیب و گناه، و در آیه سوم تلفیق دو عبادت بزرگ با یکدیگر همراه با اوج اخلاص و خدادوستی نمایان گردیده است.

برای روش توصیفی، دلایلی نیز ذکر شده است:

1. تأثیر مثبت بیان شاخصه‌ها

یکی از حکمت‌های تأکید قرآن بر صفات و ویژگى‌ها و عدم اصرار بر ذکر نام اشخاص، توجه دادن امت به ویژگى‌هاى خوب و بد در طول زمان است تا بر اساس اوصاف ذکرشده، به شناخت اشخاص و تطبیق صفات بر آنان بپردازند و اهمیت و جایگاه اشخاص را با میزان صفات تجلى‌یافته در آنان بسنجند. روش بیان «توصیفى»، به معارف قرآن تازگى و دوام مى‌بخشد و باعث می‌شود در هر قطعه‌اى از زمان، زمینة تطبیق افراد و جوامع بر شاخصه‌هاى ذکرشده در قرآن فراهم ‌شود و امکان دستیابى به داورى قرآن در مسائلِ نوپدید فردى و اجتماعى تأمین گردد. قرآن، «کلام فصل» است[10] و بین حق و باطل تمییز مى‌دهد. براى راهنما و فصل‌الخطاب شدن در گستره‌اى چنین پهناور، بیان شاخصه‌ها و شایستگى‌ها و ویژگى‌هاى صالحان و مفسدان، حق و باطل و خوب و بد، بهترین راه شمرده مى‌شود. بدین سبب، قرآن ـ جز در موارد ضرورى ـ از بردن نام مؤمنان، منافقان، حواریون، پادشاهان، مترفان و... صرف نظر کرده است تا مخاطبان قرآن به صفات و ویژگى‌ها توجه کنند ـ نه فقط نام‌ها ـ و امکان بهره‌گیرى‌هاى نو از قرآن فراهم شود.

در موضوع ائمه (علیهم السلام) نیز مسلمانان در آیاتِ بسیارى به ائمة اطهار (علیهم السلام) رهنمون شده‌اند و وظیفه دارند با تطبیق ویژگى‌هاى یادشده در قرآن، امام خود را بشناسند و پاسخ نیازهاى دینى، اجتماعى و سیاسى خود را از درگاه آنان جویا شوند؛ چنان‌که امام باقر (علیه السلام) فرمود: «مَنْ لَمْ یَعْرِفْ اَمْرَنا مِنَ الْقُرآنِ لَمْ یَتَنَکَّبِ الفِتَنْ»؛[11] «هر کس امر ولایت ما را از قرآن به دست نیاورد، نمى‌تواند از فتنه‌ها مصون بماند». در این روایت، دو نکته قابل تأمل است:

اول اینکه امر ولایت اهل بیت (علیهم السلام) در قرآن وجود دارد و توصیفات موجود در قرآن، ما را به امامان معصوم (علیهم السلام) رهنمون مى‌شود. اگر با هدف فهم حقیقت و بدون هیچ‌گونه اعوجاج و کج‌فهمى سراغ آیات قرآن برویم، نشانه‌ها و صفات و ویژگى‌هایى که براى امامان بیان شده، ما را به دوازده امام (علیهم السلام) هدایت خواهد کرد. پس امر ولایت امامان شیعه را مى‌توان از قرآن استخراج کرد؛ البته همان‌گونه که پروردگار در تمام آفریده‌ها تجلى کرده است و تنها شایستگان از توان مشاهده برخوردارند، شناخت امر ولایت اهل بیت (علیهم السلام) از آیات نیز به خواست، طلب، ذوق و سلامت نیازمند است.

دوم اینکه شیعیان ممکن است از راه‌هاى گوناگون به امر ولایت امامان دست یابند؛ اما با توجه به اهمیت و مرجعیت قرآن، تنها کسانى از فتنه‌ها، شبهه‌ها و افراط و تفریط‌ها در امان هستند که معرفت به ولایت و شئون آن را از قرآن گرفته باشند؛ در غیر این صورت، در فتنه‌هاى ناشى از افراط و تفریط، سقوط خواهند کرد.

2. حفظ و حراست از ائمه (علیهم السلام)

معرفی شخصیت‌ها به صورت الگو، جامعه را به سمت تعقل و ژرف‌اندیشی و توجه به ملاک‌ها، فضایل و امتیازات واقعی سوق می‌دهد و زمینه‌ساز پذیرش معقول است؛ درحالی‌که معرفی شخص در مواردی موجب دافعه می‌شود و مخالفان برای تحریف قرآن انگيزه پیدا می‌کنند و ستیزه‌گری خود را با اسلام و قرآن آشکار می‌سازند.

در موضوع ائمة اطهار (علیهم السلام) نیز چه بسا ذکر نامشان سبب می‌شد آزمندانِ حکومت و ریاست، برای اینکه از تولد آن امامان جلوگیری کنند، به نسل‌کشی اهل بیت (علیهم السلام) بپرازند. بنابراين دربارة حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم که در احادیث به نسب و خاندان ایشان تأکید شده بود، می‌بینیم حساسیت‌های فراوانی پدید آمد و خانه حضرت عسکری (علیه السلام) مدت‌ها تحت نظر و مراقبت بود تا فرزندی از او به دنیا نیاید و در صورت تولد، هرچه زودتر به حیات او خاتمه داده شود؛ همچنان‌که درباره حضرت موسی (علیه السلام) رخ داد.[12]

3. ذکر نام، مساوی با پذیرش نیست

یکی از حکمت‌های نام نبردن از اشخاص در قرآن این است که ذکر نام، مساوی با پذیرش آن توسط حق ستیزان و هدایت آنها نيست؛ چنان که بشارت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در تورات و انجیل آمده، اما بسیاری از اهل کتاب، اهل حقیقت را کتمان کردند و ایمان نیاوردند. خداوند متعال در قرآن کریم به این عدم پذیرش مردم، حتی در صورت ذکر نام، در مورد قوم بنی‌اسرائیل تصریح کرده و می‌فرماید:

(وَ إِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِين)[13]

و به یاد آورید هنگامی را که عیسی بن مریم (علیهما السلام) گفت: «ای بنی‌اسرائیل، من فرستاده خدا به سوی شما هستم، درحالی‌که تصدیق‌کنندة کتابی که قبل از من فرستاده‌شده (تورات) می‌باشم و بشارت‌دهنده به رسولی که بعد از من می‌آید و نام او احمد است!» هنگامی که او (احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «این سحری آشکار است».

به همین دلیل ذکر نام ائمه (علیهم السلام) در قرآن، مساوی با پذیرش آن توسط حق‌ستیزان و هدایت آنها نيست. برخی می‌گویند اگر نام ائمه (علیهم السلام) در قرآن ذکر می‌شد، جلوی این‌همه اختلاف و خونریزی که به‌خاطر خلافت در طول تاریخ انجام شده، گرفته می‌شد و اگر کسی حرفی می‌داشت، او را به قرآن ارجاع می‌دادند و او هم با مشاهدة نام آنها، دیگر ادعایی نمی‌داشت! در پاسخ باید گفت مسائل زیادی در طول تاریخ پدید آمده که باعث خونریزی بین مردم ‌شده است؛ اما خداوند متعال آنها را به‌طور مشخص در قرآن بیان نکرده است؛ مانند اینکه آیا صفات خدا عین ذات او است یا زائد بر ذات؟ حقیقت صفات خبری مانند استواری بر عرش، دست داشتن خدا و... چیست؟ حدوث یا قدوم کلام خدا و... .

در موارد مشابه می‌بینیم ذکر نام، مشکلی را حل نکرده است. گاهی صحابه از اوامر صریح رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) ـ که خداوند دستور ایشان را به منزلة دستور خود می‌داند ـ آن هم در ایام حضورش، سرپیچی می‌کردند؛ مانند گروهی که به خاطر جمع‌آوری غنیمت در جنگ احد، تنگه را رها کردند و همین امر باعث شد که دشمن شکست‌خورده جان دوباره بگیرد و معادله جنگ را عوض کند.[14] در جریان سپاه اسامه، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) لشکری را به فرماندهی اسامة بن زید تجهیز کرد و فرمود: «خدا لعنت کند هرکه از لشکر اسامه جا بماند»؛ اما عده‌ای اطاعت نکردند و لعنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به جان خریدند و ماندند.[15]

نتیجه‌گیری

دیدگاه شیعه امامیه درباره ولایت و امامت اهل بیت (علیهم السلام) در قرآن که با نظر شماری از علمای اهل سنت نیز پشتیبانی می‌شود، این شد که چندین آیه قرآن پیرامون ولایت اهل بیت (علیهم السلام) نازل شده است. و در تبیین علت عدم تصریح به نام امامان نیز گفتیم که قرآن در این زمینه از روش توصیفی بهره برده است تا مردم ملاک‌های امامت و رهبری الهی را از قرآن جویا شوند و با تطبیق ویژگى‌هاى یادشده در قرآن، امام خود را در هر زمان بشناسند. از سوی دیگر، عدم تصریح به نام اشخاص، موجب مصون ماندن آنان از کید و مکر بدخواهان می‌شود؛ ضمن اینکه تصریح به نام اشخاص، مساوی با پذیرش قطعی توسط مردم نيست.


[1]. قفاري، ‌اصول مذهب الشيعة، ج2، ص705.

[2]. «و در اين کتاب، [سرگذشتِ] ابراهيم را ياد کن، يقيناً او بسيار راستگو و پيامبر بود». (مريم: 41)

[3]. «و در اين کتاب، [سرگذشتِ] موسي را ياد کن، بي‌ترديد او انساني خالص‌شده و فرستاده‌اي پيامبر بود». (مريم: 51)

[4]. «و در اين کتاب، [سرگذشتِ] اسماعيل را ياد کن که او وفاکننده به عهد بود». (مريم: 54)

[5]. «و در اين کتاب، [سرگذشتِ] ادريس را ياد کن که او بسيار راستگو و پيامبر بود». (مريم: 56)

[6]. نمل: 40.

[7]. «و غذا را در عين دوست داشتنش، به مسکين و يتيم و اسير انفاق مي‌کنند». (دهر: 8)

[8]. احزاب: 33.

[9]. مائده: 55.

[10]. {إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ}. (طارق: 13)

[11]. كليني، الکافي، ج‏1، ص7؛ عياشي، تفسير العياشي، ج‏1، ص13.

[12]. مجلسي، بحار الانوار، ج51، ص216 و 220- 221.

[13]. صف: 6.

[14]. ذهبي، تاريخ الاسلام، ج2، ص173؛ طبري، تاريخ الامم والملوک، ج2، ص507 ـ 508.

[15]. حر عاملي، إثبات الهداة، ج‏3، ص372.

شـبـهـات مـرتـبـط
شبهه: عصمت ائمه (علیهم السلام) مستلزم جبر
شبهه: عصمت ائمه مستلزم وجود امام‌های معصوم در همه مناطق اسلامی
شبهه: عدم تصریح قرآن به امامت اهل بیت (علیهم السلام)
شبهه: ناسازگاری ضرورت معرفت به امام زمان با وجود غایب بودن ایشان
شبهه: عدم ذکر لزوم اطاعت از امامان در قرآن و سنت
شبهه: عدم اعتقاد ائمه شيعه به امامت خود
مــطــالـــب مــرتــبــط
  • شبهه: عصمت ائمه (علیهم السلام) مستلزم جبر
  • شبهه: عصمت ائمه مستلزم وجود امام‌های معصوم در همه مناطق اسلامی
  • شبهه: عدم تصریح قرآن به امامت اهل بیت (علیهم السلام)
  • شبهه: ناسازگاری ضرورت معرفت به امام زمان با وجود غایب بودن ایشان
  • شبهه: عدم ذکر لزوم اطاعت از امامان در قرآن و سنت
  • شبهه: عدم اعتقاد ائمه شيعه به امامت خود
تــــازه هــــا
  • شبهه: نبود دلیل عقلی و نقلی بر ضرورت عصمت امام
  • شبهه: تلازم وجوب عصمت امام با تعیین تکلیف برای خدا
  • شبهه: اخذ‌ اندیشه عصمت از یهود و نصارا
  • شبهه: بی‌نیازی از امام معصوم با وجود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
  • شبهه: عصمت امام و لزوم مشارکت با پیامبر (صلی الله علیه و آله) در اطاعت
  • شبهه: مسدود بودن طریق علم به عصمت غیر نبی
پـــربـــازدیـــدهــــا
  • شبهه: برابري و عينيت امامت و نبوت
  • شبهه: فطري بودن انتخاب حاکم از طريق مردم
  • شبهه: انحصار قبولي اعمال در توحيد
  • شبهه: عدم وجود مدعيات شيعه در قرآن
  • شبهه: قرار دادن شهادت ثالثه جزء ايمان
  • شبهه: اسناد ربوبيت به ائمه (علیهم السلام)
حــــدیــــث روز
قم، خيابان 75 متری عمار یاسر، خیابان شهید آیت الّله قدوسی، ساختمان حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، طبقه پنجم
پست الکترونیک: info@hzrc.ac.ir
تلفن تماس: 37186 - 025
نمابر: 37769994 - 025
كد پستی: 3719158489

دسـتـرسـی سـریـع

  • دفتر پژوهشکده در خراسان
  • کتابخانه دیجیتالی حج
  • ویکی حج
  • سامانه نشریات
  • جستجو در کتابخانه
  • دانشنامه حج و حرمین
  • بانک اطلاعاتی نقد وهابیت
  • نقشه سایت
  • همایش‌های حج، جهان اسلام و حرمین شریفین

پـیـونـدهــای مـرتـبـط

  • دفتر مقام معظم رهبری
  • خبرگزاری حج
  • سازمان حج و زیارت
  • بقیع
  • لیست همه پیوندها