• صفحه اصلی
  • درباره ما
    • پژوهشکده در یک نگاه
    • هیئت امنا
    • ریاست
    • معاونت ها
    • شورای پژوهشی
    • جوایز و افتخارات
  • فعالیت ها
    • نشست های علمی
    • ارتباط با مراکز علمی
  • گروه های علمی
    • گروه اخلاق و اسرار
    • گروه تاریخ و سیره
    • گروه فقه و حقوق
    • گروه کلام و معارف
    • واحد احیای میراث
    • دفتر پژوهشکده در خراسان
    • واحد بقیع‌پژوهی
  • آثار
    • کتاب ها
    • نشریات
    • نرم افزارها
    • ویکی حج
    • دانشنامه حج و حرمین
    • دانشنامه عتبات
    • موسوعه رد شبهات
    • مجموعه آثار حج خونین
  • کتابخانه، موزه و اسناد
    • کتابخانه
    • موزه
    • اسناد
  • خدمات پژوهشی
    • بانک اطلاعاتی نقد وهابیت
    • اولویت های پژوهشی
    • کتابشناسی حج و زیارت
    • خاطرات حج و زیارت
    • پاسخ به شبهات
    • حمایت از پایان نامه ها
    • فرم ها
    • درس خارج فقه حج
  • افراد
  • آرشیو
×

ارسال ایمیل

در حال ارسال اطلاعات
لطفا تیک "من ربات نیستم" را بزنید !
/ خدمات پژوهشی / پاسخ به شبهات / امامت / شبهه: ناسازگاری ضرورت معرفت به امام زمان با وجود غایب بودن ایشان
تاريخ : 1404/08/23 | بازدید : 2
شبهات مرتبط با امامت پاسخ به شبهات

شبهه: ناسازگاری ضرورت معرفت به امام زمان با وجود غایب بودن ایشان

شبهه: ناسازگاری ضرورت معرفت به امام زمان با وجود غایب بودن ایشان

وهابيان این شبهه را چنین مطرح کرده‌اند که شیعیان از سویی روایت می‌کنند امام حسن عسکری (علیه السلام)، پدر امام منتظَر، فرمان داده است خبر امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به‌جز افراد مورد اعتماد، از بقیه مردم پنهان شود و از طرف دیگر می‌گویند هر کس امام را نشناسد، خدا را نشناخته و غیر خدا را ‌پرستیده است و اگر او در این حالت بمیرد بر کفر و نفاق مرده است![1]

پاسخ:

1. جواب نقضي

درباره مردم زمان‌هایی که با آغاز غیبت فاصله دارند، از جمله مردم زمان فعلی، باید گفت بین غیبت امام و وجوب معرفت ایشان، منافاتی وجود ندارد؛ چراکه در شریعت اسلامی، امور زیادی هست که جزء باورهای قطعی است و ما به آنها ایمان داریم، اما هرگز به آنها دسترسی نداریم و چه بسا اصلاً در دسترس ما قرار نمی‌گیرد؛ چنان‌که شیخ مفید در پاسخ به چنین شبهه‌ای گفته است:

اگر کسی بگوید وجوب معرفت به امام چگونه ممکن است برای کسی که در این زمان امامش از همه غایب است و آنان به مکانش آگاهی ندارند، جواب داده می‌شود که بین غیبت امام و عدم آگاهی مردم از مکان ایشان با وجوب معرفت به امام، منافاتی وجود ندارد؛ زیرا علم به وجود امام در جهان هستی نیازمند به مشاهده امام نیست؛ زیرا ما موضوعات زیادی در معارف اسلامی داریم که باید به آنها شناخت پیدا کنیم؛ درحالی‌که آنها با هیچ‌ یک از حواس ما، قابل ادراک نیستند. همچنین دانش ما احاطه دارد به چیزهایی که اصلاً مکانی ندارند و شناخت داریم به چیزهایی که معدومند یا در گذشته بوده‌اند یا در آینده خواهند بود.

ما اکنون نسبت به وجود قیامت و اموری مثل عالم برزخ و زنده شدن و حساب و صراط و... شناخت داریم؛ درحالی‌که آنها هنوز وجود ندارند. ما به وجود پیامبرانی چون آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی (علیهم السلام) شناخت داریم در حالی که آنها را ندیدیم و حتی کسانی را هم که آنان را دیدند و از آنان خبر دادند را هم ندیدیم. همچنین ما به وجود جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل (علیهم السلام) و... شناخت و ایمان داریم؛ درحالی‌که برای آنها شخصیت معین و مکان مشخصی سراغ نداریم و صرفاً چون خداوند معرفت و اقرار به آنها را واجب کرده، ما پذیرفتیم و راهی به سوی آنها نداریم. اینها نمونه‌هایی از معارف است که نشان می‌دهد وجوب معرفت نسبت به امور زیادی، نیاز به مشاهده آن و مکان استقرارش ندارد و لازمه‌اش امکان وصول به آن نیست؛ البته این موضوع اختصاص به امت اسلامی ندارد.

خداوند متعال در چندین آیه قرآن بیان می‌کند که در کتب آسمانی پیامبران گذشته، آمدن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را به پیامبران پیشین بشارت داد؛ درحالی‌که آن حضرت هنوز به دنیا نیامده بود؛ از جمله آیه شریفه {وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُـرُنَّهُ‏. قالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى‏ ذلِكُمْ إِصْرِي‏‏ قالُوا أَقْرَرْنا قالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ}؛[2] «و [یاد کنید] هنگامی که خدا از همه پیامبران [و امت‌هایشان] پیمان گرفت که هرگاه کتاب و حکمت به شما دادم، سپس [در آینده] پیامبری برای شما آمد که آنچه را [از کتاب‌های آسمانی] نزد شماستْ تصدیق کرد، قطعاً باید به او ایمان آورید و وی را یاری دهید. [آن‌گاه خدا] فرمود: آیا اقرار کردید و بر این [حقیقت] پیمان محکم مرا [به صورتی که به آن وفا کنید] دریافت نمودید؟ گفتند: اقرار کردیم. فرمود: پس [بر این پیمان] گواه باشید و من هم با شما از گواهانم».

‏همچنین آیه شریفه {النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ}‏؛[3] «پیامبر درس‌نخوانده‌ای که او را نزد خود
(با همه نشانه‌ها و اوصاف) در تورات و انجیل نگاشته، می‌یابند».

این دو آیه، نمونه‌ای از آیات قرآن است که نشان می‌دهد از پیامبر ما در کتاب‌های آسمانی پیامبران گذشته نام برده شده و خداوند، معرفت و اقرار به نبوتش را بر امت‌های گذشتهْ واجب ساخته بود؛ درحالی‌که پیامبر اسلام به عنوان ودیعه الهی در صلب پدرانش بود و هنوز به دنیا نیامده بود.[4]

نتیجه اینکه غیبت امام با ضرورت شناخت ایشان منافاتی ندارد. شیخ صدوق نيز گفته است:

اگر جايز باشد امام (علیه السلام) به علت موجبه‏اى يك روز غيبت كند، جايز است كه يك سال هم غيبت داشته باشد و اگر جايز باشد كه يك سال غيبت كند، جايز است كه صد سال يا بيشتر هم غيبت داشته باشد تا وقتى فرا رسد كه حكمت اقتضاى ظهور كند.[5]

از کلام این دو عالم بزرگ شیعه به‌ دست می‌آید در عین حال که امام غایب است، مردم می‌توانند امام را بشناسند و نبايد در شناخت امام کوتاهی کنند.

2. جواب حلی

شناخت ائمه اطهار (علیهم السلام)، به‌ ویژه وجود مطهر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، امکان‌پذیر است و مى‏تواند در چند مرحله یا در چند وجه صورت بگیرد:

الف) شناخت ویژگی‌های شخصى و فردی ‏

يعني نام امام و نام پدر و مادر، زمان تولد و مدت امامت و... را بدانيم، مثلاً درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بدانیم ایشان دوازدهمین پیشواى معصوم ما، و فرزند
امام حسن عسکرى(علیه السلام) است. نام مبارک او «محمد»، و لقبش «مهدى»
است. او سال 255 قمری در سامرا از مادر پاک‌نهادى چون نرجس به
دنیا آمده و تاکنون به حیات خود ـ در خفا و پنهانى ـ ادامه داده است.[6]
او از تبار پاک رسول گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله) و امیرمؤمنان حضرت على (علیه السلام) و صدیقه کبرا حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) و از فرزندان امام حسین (علیه السلام) است. این شناخت مقدمه‏اى براى معرفت هرچه بیشتر، و درنتیجه ارتباط قلبى با آن حضرت است. امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با همین مشخصات، در منابع اهل سنت نیز معرفی شده و مورد باور بسیاری از آنان است.[7]

در خصوص مردم زمان امام حسن عسکری (علیه السلام) باید گفت شناخت امام زمان براي آنها ممکن بوده و شناخت نیز صورت گرفته است. بر اساس روایات، امام عسکری (علیه السلام) امام پس از خودش را با اسم و مشخصات فردی به جامعه معرفی کرده و چنین نبوده است که کسی اصلاً امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ندیده یا نشناخته باشد. معاوية بن حكيم و محمد بن ايوب و محمد بن عثمان گويند:

ما چهل نفر در منزل امام حسن(علیه السلام) بوديم و او فرزندش را به ما عرضه كرد و فرمود: «هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُمْ أَطِيعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِي فِي أَدْيَانِكُمْ فَتَهْلِكُوا أَمَا إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ يَوْمِكُمْ هَذَا...»؛[8] «اين امام شما پس از من و خليفه من بر شماست. از او اطاعت كنيد و پس از من در دين خود متفرّق نشويد كه هلاك خواهيد شد. بدانيد كه پس از اين، او را نخواهيد ديد». از حضورش بيرون آمديم و پس از چند روزى قليل، امام حسن(علیه السلام) درگذشت.

شیخ صدوق نام کسانی را که حضور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشرف شده‌اند، به تفصیل در کتاب كمال الدين آورده است.[9] ایشان گوید:

هر كدام از مخالفان ما كه درباره امام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ما پرسش مى‏كنند، از دو حال خارج نيستند: يا آنكه به امامت ائمه يازده‏گانه- كه پدران آن حضرتند- معتقدند يا آنكه قائل به امامت ايشان نيستند. اگر معتقد به امامت ايشان هستند، بايستى به امامت امام دوازدهم نيز اعتقاد داشته باشند؛ زيرا نصوص عديده‏اى درباره اسم و نسب آن امام از ايشان نقل شده است و شيعيانِ آن ائمه نيز بر امامت آن حضرت اتفاق و اجماع كرده‏اند و او همان قائمى است كه پس از غيبتى طولانى، آشكار مى‏شود و زمين را همان‌گونه كه پر از ظلم و جور شده باشد، آكنده از عدل و داد خواهد كرد و اگر آن پرسشگر معتقد به امامت ائمّه يازده‏گانه پيش از او نيست، درباره امام دوازدهم، حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پاسخى نزد ما نخواهد داشت و بايستى ابتدا درباره امامت آباي بزرگوار او ـ كه ائمّه يازده‏گانه‏اند ـ سخن گوئيم؛ چنان‌كه اگر يك يهودى از ما پرسش كرده و بگويد چرا نمازهاى ظهر و عصر و عشا چهار ركعت و نماز صبح دو ركعت و نماز مغرب سه ركعت است، پاسخى نزد ما ندارد؛ بلكه بايستى به او بگوييم تو منكر نبوت پيامبرى هستى كه اين نمازها را آورده و عدد ركعات آن را معيّن كرده است و با او درباره نبوت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) و اثبات آن سخن مى‏گوييم و اگر نبوت او باطل باشد، اين نمازها باطل خواهد بود و پرسش از عدد ركعات آن نيز ساقط خواهد شد و اگر نبوت او ثابت گرديد، لازم است كه
به وجوب اين نمازها و عدد ركعات آن اقرار كنى؛ زيرا
پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) آنها را آورده است و امّتش بر آن اجماع و اتّفاق كرده‏اند؛ خواه علت آن را بدانى يا ندانى و پاسخ كسى كه از
امام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرسش مى‏كند، دقيقاً همين جواب است.[10]

ب) شناخت مقام و جایگاه امام (علیه السلام)

در این نوع شناخت، ما با شأن و منزلت و جایگاه رفیع ائمه اطهار، به‌ ویژه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آشنا می‌شویم. همچنان که در روایات و متون ادعیه و زیارتنامه‌ها، به ویژه زیارت جامعه کبیره، منعکس شده است، تمام مقام‏هاى رسول خدا (به جز مقام نبوت و رسالت)، براى امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دیگر امامان دوازده‏گانه نیز ثابت است؛ از جمله: مقام تبیین و تفسیر قرآن، مقام ولایت و حاکمیت (یعنى او را به ولایت و امامت بشناسیم و او را ولى امر و واجب‌الاطاعة بدانیم)، مقام قضا و فصل خصومات، مقام تعلیم و تربیت و... .

برابر روایاتی که در منابع شیعه و سنی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد شده، امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، حجّت خدا، خاتم اوصیا، رهایى‌بخش امت، مهدى منتظر، قائم آل محمد، صاحب‌الامر، عدالت‌گستر، بقيةالله، ظاهرکننده دین، خلف صالح، خزینه‏دار علوم الهى، امیر امیران و امام ثانی عشر از ائمه اطهار (علیهم السلام) است.[11] همچنین درباره آن حضرت آمده است:

او وارث نهایى فضایل و کمالات انبیا و اولیاى الهى است. در خِرد و دانش از همه پیش‏تر، و در طاعت و عبادت و بندگى از همه پیشروتر، و در کرم و بخشش از همه پیشگام‏تر، و در شجاعت و شهامت و رشادت از همه پیشتازتر است. او از همه حلیم‏تر، عابدتر، پرهیزگارتر، سخى‏تر، عامل‏تر به کتاب خدا و عالم‏تر به اوامر الهى است. او محدّث (گفت‏وگوکننده با ملائکه) و مستجاب‌الدعوه است. سلاح و شمشیر پیغمبر و مصحف فاطمه، جامعه و میراث پیامبران نزد او است.[12]

حسین بن ابی‌العلا گوید از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «آیا زمین بدون امام خواهد بود؟» فرمود: «خیر»...

گفتم: «آیا قیام‌کننده (از آل محمد) امام است؟» فرمود: «بلی، او امام فرزند امام است و پیش از ظهور به ‌او اقتدا شده است».[13]

على بن رئاب نقل مي‌کند امام صادق(علیه السلام) درباره آيه {يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ}[14]

فرمودند: «آيات، عبارت از ائمّه است و آيت منتظره، حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و در روز ظهورش كه با شمشير به پا خيزد، ايمان كسى كه پيش‌تر ايمان نياورده باشد، به وى سود نرساند؛ گرچه به پدران گذشته وى، ايمان آورده باشد».[15]

امام رضا (علیه السلام) نیز درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مى‏فرماید:

بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيُّ جَدِّي شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ (علیه السلام) عَلَيْهِ جُيُوبُ النُّورِ تَتَوَقَّدُ بِشُعَاعِ ضِيَاءِ الْقُدْس‏.[16]

پدر و مادرم فداى او باد؛ او همنام جدّم رسول الله و شبیه من و شبیه موسى بن عمران است. بر او پیراهن‏هاى نور است که از شعاع نور عالم قدس، فروغ مى‏گیرد.

طبق روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، یکی از علل غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، حفظ جان امام است. خداوند، با مشیة بالغه خود، امام را از چشم‌ها دور نگه داشته است تا بدین وسیله از کشته شدن در امان باشد،[17] مردم نیز امتحان شوند و برای مقابله با سختی‌ها مقاوم گردند[18] و امام (علیه السلام) مجبور به بیعت با خلفای جور نشود.[19] علاوه بر آن، غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در راستای سنت الهی درباره پیامبران صورت گرفته است؛ چنان‌که حنان بن سدیر از پدرش و ایشان از امام صادق (علیه السلام) روايت کرده است:

براى قائم ما (عجل الله تعالی فرجه الشریف) غيبتى است كه مدت آن به طول مى‏انجامد. گفتم: اى فرزند رسول خدا، چرا چنین است؟ فرمود: «زيرا خداى تعالى مى‏خواهد در او سنت‏هاى پيامبران را در غيبت‏هايشان جارى كند و اى سدير، گريزى از آن نيست كه طول غيبت‏هاى آنها به سرآيد. خداى تعالى فرمود: «هر آينه به حالى بعد از حالى برسيد»؛ يعنى سنت‌هاى پيشينيان در شما جارى است‏.[20]

ج) شناخت فرامین و خواسته‌های امام و به کار بستن آنها

بر اساس آیه شریفه {یا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اَللّٰهَ وَ أَطِيعُوا اَلرَّسُولَ وَ أُولِي اَلْأَمْرِ مِنْكُمْ...}،[21] اطاعت از ائمه اطهار (علیهم السلام) به عنوان صاحبان امر، بر همه پیروان، واجب است. برابر سخن امام صادق (علیه السلام)، شرط اطاعت و پیروی از ائمه (علیهم السلام)، شناخت کامل آنان است. ایشان فرمودند: «نَحْنُ الَّذِينَ فَرَضَ الله طَاعَتَنَا لَا يَسَعُ النَّاسَ إِلَّا مَعْرِفَتُنا...»؛[22] «مائيم كه خدا اطاعت ما را واجب ساخته است. مردم راهى جز معرفت ما ندارند...».

بدین جهت، شناخت امام و معرفت مقام الهی او، در هر زمان، یکی از مسئولیت‌های خطیر امت اسلامی است و این تکلیف عظیم، در ارتباط با وظایف دیگر شرعی، از اولویت و اهمیت زیادی برخوردار است. اگرچه مردم در دوران غیبت، به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)دسترسی مستقیم ندارند، ولی اراده و فرمان آن حضرت میان همه‌ خلایق جاری است. مردم باید دستوراتش را بشناسند و از فرمان‌هایش اطاعت کنند. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)، اصلاح امور امت به دست مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را وعده فرموده است.[23]

د)‌ ساقط شدن تکلیف وجوب از افراد ناتوان

آنچه تاکنون مطرح شد، شامل حال افرادی است که امکان شناخت امام برایشان وجود دارد؛ اما کسانی که قادر به آن نیستند، تکلیف وجوب شناخت امام زمان از عهده آنها تا زمان برداشته شدن عذرشان، ساقط است؛ چنان‌که یعقوب بن شعیب گوید:

به امام صادق (علیه السلام) گفتم اگر برای امام حادثه‌ای رخ دهد (امام وفات کند)، مردم چکار باید بکنند؟ امام فرمود: سخن خداوند کجاست؟ (آیا قرآن نخوانده‌ای؟) خداوند می‌فرماید: {فَلَوْ لاٰ نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طٰائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي اَلدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذٰا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}؛[24] «چرا از هر جمیعتی گروهی [به سوی پیامبر] کوچ نمی‌کنند تا در دین، آگاهی یابند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند! باشد که [از مخالفت با خدا و عذاب او] بپرهیزند». امام در ادامه سخنش فرمود: «هُمْ فِي عُذْرٍ مَا دَامُوا فِي الطَّلَبِ وَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ يَنْتَظِرُونَهُمْ فِي عُذْرٍ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْهِمْ أَصْحَابُهُمْ»؛ آنان مادامی که در حال جست‌وجو هستند، معذورند و کسانی که منتظر جست‌وجوگر هستند، نیز معذورند تا آنان برگردند».[25]

همین فرد در حدیث دیگری می‌گوید: «درباره کسانی که امامشان درگذشته، از امام پرسیدم چه می‌گویید و آنها چه باید بکنند؟» امام فرمود:

سخن خداوند کجاست؟ (آیا قرآن نخوانده‌ای؟) خداوند می‌فرماید: (فَلَوْ لاٰ نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ...) تا آنجا که می‌فرماید: {لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}. گفتم: فدایت شوم، تکلیف انتظارکشندگان تا زمان بازگشت جست‌وجوگران علم چیست؟ فرمود: خداوند تو را رحمت کند. آیا نمی‌دانی میان محمد و عیسی 250 سال فاصله بود؟! پس کسانی که بر دین عیسی بودند، ولی چون در انتظار دین محمد بودند و از دنیا رفتند، خداوند اجرشان را دو برابر داد.‏[26]

مفاد این روایت این است: کسانی که در عصر تولد امام می‌زیستند و از وجود ایشان خبردار نشدند، اگر برای آگاهی تلاش کرده، ولی به نتیجه‌ای نرسیدند، معذورند؛ زیرا تکلیف مالایطاق قبیح است.

البته در برخی از روایات، شناخت امام به زنده و آشکار بودن ایشان منوط شده است. ابوالجارود از امام صادق(علیه السلام) نقل مي‌کند:

مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ إِمَامٌ‏ حَيٌ‏ ظَاهِرٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً قَالَ قُلْتُ إِمَامٌ حَيٌّ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ إِمَامٌ حَيٌ.‏[27]

هر کس بمیرد، درحالی‌که امام زنده و آشکار برای او نباشد، به مرگ جاهلی مرده است. پرسیدم فدایت شوم، امام زنده؟ فرمود: امام زنده.

جواب این است که غایب بودن امام، منافاتی با زنده بودن ندارد؛ زیرا امام به‌ طور زنده، اما ناشناسْ میان مردم زندگی می‌کند هرچند در این روایت کلمه «ظاهر» نیز وجود دارد، اما چنین نیست که شرط بهره‌مندی از امام، ظاهر و آشکار بودن امام باشد. این روایت که ظاهر بودن امام را مورد تأکید قرار داده، به دلیل مرسل بودن، ضعیف است؛[28] اما در روایت معتبری که شیخ صدوق و گروه دیگری از علما ـ از جمله شیخ مفید،[29] سید رضی،[30] شیخ طوسی[31] و علامه حلی[32] ـ آورده‌اند، می‌گویند ما معتقدیم زمین از حجت خدا خالی نمی‌شود و آن حجت الهی یا ظاهر و مشهور است یا ترسان و پنهان:

أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ خَافٍ مَغْمُورٍ لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَ بَيِّنَاتُهُ؛[33]

همانا زمین از قیام‌کننده به حجت الهی خالی نمی‌ماند. او یا ظاهر و مشهور است یا ترسان و پنهان تا حجت‌های الهی و بینات او باطل نشود.

ابونعیم اصفهانی، خالی نبودن زمین از حجج الهی را در بیان وصایای علی (علیه السلام) به کمیل بن زیاد چنین آورده است: «لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لله بِحُجَّةٍ، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَبَيِّنَاتُهُ...»؛[34] «زمین، خالی نمی‌ماند از قیام‌کننده برای خدا از روی حجت الهی، تا حجت‌ها و دلایل الهی به باطل نگراید...».

چندین روایت نیز در این معنا وارد شده است. محمد بن زياد أزدى گويد از سرور خود، موسى بن جعفر (علیهما السلام)، از تفسير آیه {وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ‏ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً}.[35] پرسیدم، امام کاظم(علیه السلام) در تفسیر آن آیه شریفه فرمود: «نعمت ظاهره، امام ظاهر است و نعمت باطنه، امام غائب است». گفتم: «آيا ميان ائمّه، كسى هست كه غائب شود»؟ فرمود:

نَعَمْ يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ‏ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ وَ هُوَ الثَّانِي عَشَرَ مِنَّا يُسَهِّلُ اللهُ لَهُ كُلَّ عَسِيرٍ وَ يُذَلِّلُ لَهُ كُلَّ صَعْبٍ وَ يُظْهِرُ لَهُ كُنُوزَ الْأَرْضِ وَ يُقَرِّبُ لَهُ كُلَّ بَعِيدٍ وَ يُبِيرُ بِهِ كُلَّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ.[36]

آرى، شخص او از ديدگان مردم غايب مى‏شود، اما ياد او از قلوب مؤمنان غايب نمى‏شود و او دوازدهمين ما امامان است. خداوند براى او هر امر سختى را آسان و هر امر دشوارى را هموار سازد و گنج‌هاى زمين را برايش آشكار كند و هر دورى را براى وى نزدیک می‌سازد و توسط او تمامي جباران عنود را نابود کند.

خاتمه و نتیجه‌گیری

از آنچه درباره ضرورت معرفت امام بیان شد، ثابت گردید که شناخت ائمه اطهار (علیهم السلام)، همانند شناخت خداوند و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)، بسیار دارای اهمیت، و جزء تکالیف دینی است. غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز مانعی برای شناخت امام به شمار نمی‌آید؛ زیرا آنان که با زمان غیبت فاصله دارند، مثل مردم زمان حاضر، باید همانند خیلی از باورهای دینی که خارج از حوزه دید انسان است،‌ ولی جزء باورهای قطعی محسوب می‌شود، به موضوع امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز شناخت و باور داشته باشند. اما کسانی که زمان آغاز غیبت امام می‌زیستند، باید برای شناخت امام، همت می‌گماشتند؛ زیرا امام عسکری(علیه السلام)، امام پس از خود را معرفی کرد و دیدن امام نیز شرط ایمان و شناخت امام محسوب نمي‌شود. اما کسانی که نسبت به شناخت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معذورند، از این وظیفه معاف هستند؛ زیرا تکلیف مالایطاق در شرع وجود ندارد.


[1]. «و تلاحظ اَن امامهم يأمر بحجب امر المهدي و غيبته الاّ عن الثقات من شيعته مع أن من لم يعرف الامام عندهم فانما يعرف و يعبد غيرالله». (قفاري، اصول مذهب الشيعة، ج2، ص845)

[2]. آل عمران: 81.

[3]. أعراف: 157.

[4]. مفيد، رسائل في الغيبة، ج‏1، ص13.

[5]. شيخ صدوق، كمال الدين، ج‏1، ص50ـ51.

[6]. ابن بابويه، ‏الإمامة و التبصرة، ص101- 123.

[7]. ابن حنبل، المسند، ج3 ص491، ابن ماجة، السنن، ج2، ص1367ـ 1368؛ طبراني، المعجم الکبير، ج10، ص133؛ قندوزي، ينابيع المودة، ج3، ص281.

[8]. شيخ صدوق، كمال الدين، ج‏2، ص435.

[9]. شيخ صدوق، كمال الدين، ج‏2، ص442.

[10]. شيخ صدوق، كمال الدين، ج‏1، ص45.

[11]. ابن بابويه،‏ الإمامة و التبصرة، ص101ـ123. درباره حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رواياتي،‌ با اندکي تفاوت در منابع اهل سنت نيز نقل شده است؛ از جمله: ابن حنبل، المسند، ج17،
ص310؛ أبوداود سجستاني، السنن، ج4، ص106ـ 108؛ طبراني، المعجم الکبير، ج10، ص133ـ 136؛ حاکم، المستدرك، ج4، ص559 و 600 .

[12]. مجلسي، بحار الأنوار، ج‏52، ص310ـ 311 .

[13]. ابن بابويه، الإمامة و التبصرة، ص101؛ شيخ صدوق، کمال الدين، ج1، ص224.

[14]. «روزي كه بعضي از آيات پروردگارت بيايد، ايمان هيچ نفسي كه پيش‌تر ايمان نياورده است، به وي فايده نمي‏رساند». (الانعام: 53)

[15]. الإمامة و التبصرة، ص101ـ102؛ شيخ صدوق، کمال الدين، ج1، ص18 و 30.

[16]. شيخ صدوق، عيون أخبار الرضا٧، ج‏2، ص7.

[17]. قَالَ رَسُولُ اللهِ٩ لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَيْبَةٍ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ يَا رَسُولَ اللهِ قَالَ يَخَافُ الْقَتْلَ. شيخ صدوق، علل الشرائع، ج‏1، ص243 رسول خدا٩ فرمودند، چاره‏اي نيست براي آن نوجوان از غائب شدن، محضر مباركش عرض شد، چرا يا رسول اللَّه؟ حضرت فرمودند: چون خوف كشتنش مي‏باشد.

[18]. شيخ صدوق، علل الشرائع، ج‏1، ص246.

[19]. «يَقُومُ الْقَائِمُ وَ لَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِأَحَدٍ»؛ «قائم، قيام مي‌کند در حالي که بيعت براي کسي در گردن او نيست». نعماني، کتاب الغيبة، ص191

[20]. لِأَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَي إِلَّا أَنْ تَجْرِيَ فِيهِ سُنَنُ الْأَنْبِيَاءِ (علیهم السلام) فِي غَيْبَاتِهِمْ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ يَا سَدِيرُ مِنِ اسْتِيفَاءِ مَدَدِ غَيْبَاتِهِمْ قَالَ اللهُ تَعَالَى لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ‏ (انشقاق 19) أَيْ سَنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص481

[21]. «اي اهل ايمان، از خدا اطاعت کنيد و [نيز] از پيامبر و صاحبان امر خودتان [که امامان از اهل بيت‌اند و چون پيامبر داراي مقام عصمت مي‌باشند] اطاعت کنيد...». (نساء: 59)

[22]. کليني، الكافي، ج‏1، ص187.

[23]. نعيم بن حماد، کتاب الفتن، ج1 ص310.

[24]. توبه: 122.

[25]. کليني، الكافي، ج‏1، ص378.

[26]. عياشي، تفسير العياشي، ج2، ص117؛ مجلسي، بحار الانوار، ج7، ص422؛ بحراني، البرهان، ج2، ص173.

[27]. مفيد، الإختصاص، ص269.

[28]. زيرا شيخ مفيد روايت ياد شده را بدون هيچ واسطه‌اي، مستقيماً از محمد بن علي حلبي و ايشان هم از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده؛‌ درحالي‌که شيخ مفيد در قرن چهارم مي‌زيسته است و نمي‌تواند بدون واسطه، روايتي را از آن راوي نقل کند.

[29]. مفيد، الارشاد، ج1، ص237.

[30]. نهج البلاغه، خطبه 47.

[31]. طوسي، الامالي، ص20.

[32]. علامه حلي، کشف اليقين، ص74.

[33]. شيخ صدوق، كمال الدين، ج‏1، ص139.

[34]. ابونعيم، حلية الأولياء، ج1، ص80؛ شبيه همين عبارت، ج9، ص349.

[35]. «و نعمت‌هاي آشکار و نهانش را بر شما فراوان و کامل ارزاني داشته است». (لقمان: 20)

[36]. شيخ صدوق، كمال الدين، ج‏2، ص369.

شـبـهـات مـرتـبـط
شبهه: عصمت ائمه مستلزم وجود امام‌های معصوم در همه مناطق اسلامی
شبهه: عدم تصریح قرآن به امامت اهل بیت (علیهم السلام)
شبهه: عدم ذکر نام ائمه (علیهم السلام) در قرآن
شبهه: عدم ذکر لزوم اطاعت از امامان در قرآن و سنت
شبهه: عدم اعتقاد ائمه شيعه به امامت خود
شبهه: ناتوانی ائمه در دفاع از خود
مــطــالـــب مــرتــبــط
  • شبهه: عصمت ائمه مستلزم وجود امام‌های معصوم در همه مناطق اسلامی
  • شبهه: عدم تصریح قرآن به امامت اهل بیت (علیهم السلام)
  • شبهه: عدم ذکر نام ائمه (علیهم السلام) در قرآن
  • شبهه: عدم ذکر لزوم اطاعت از امامان در قرآن و سنت
  • شبهه: عدم اعتقاد ائمه شيعه به امامت خود
  • شبهه: ناتوانی ائمه در دفاع از خود
تــــازه هــــا
  • شبهه: نبود دلیل عقلی و نقلی بر ضرورت عصمت امام
  • شبهه: تلازم وجوب عصمت امام با تعیین تکلیف برای خدا
  • شبهه: اخذ‌ اندیشه عصمت از یهود و نصارا
  • شبهه: بی‌نیازی از امام معصوم با وجود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
  • شبهه: عصمت امام و لزوم مشارکت با پیامبر (صلی الله علیه و آله) در اطاعت
  • شبهه: مسدود بودن طریق علم به عصمت غیر نبی
پـــربـــازدیـــدهــــا
  • شبهه: برابري و عينيت امامت و نبوت
  • شبهه: قرار دادن شهادت ثالثه جزء ايمان
  • شبهه: انحصار قبولي اعمال در توحيد
  • شبهه: اِسناد حوادث جهان هستي به ائمه (علیهم السلام)
  • شبهه: شيعيان پيروان فرقه مرجئه
  • شبهه: فطري بودن انتخاب حاکم از طريق مردم
حــــدیــــث روز
قم، خيابان 75 متری عمار یاسر، خیابان شهید آیت الّله قدوسی، ساختمان حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، طبقه پنجم
پست الکترونیک: info@hzrc.ac.ir
تلفن تماس: 37186 - 025
نمابر: 37769994 - 025
كد پستی: 3719158489

دسـتـرسـی سـریـع

  • دفتر پژوهشکده در خراسان
  • کتابخانه دیجیتالی حج
  • ویکی حج
  • سامانه نشریات
  • جستجو در کتابخانه
  • دانشنامه حج و حرمین
  • بانک اطلاعاتی نقد وهابیت
  • نقشه سایت
  • همایش‌های حج، جهان اسلام و حرمین شریفین

پـیـونـدهــای مـرتـبـط

  • دفتر مقام معظم رهبری
  • خبرگزاری حج
  • سازمان حج و زیارت
  • بقیع
  • لیست همه پیوندها