
قفاري در كتاب «اصول مذهب الشيعة الامامية»، ذيل عنوان «قولهم ان كربلاء افضل من الكعبة» مينويسد: «از نظر شيعيان، كربلا برترين نقطه روي زمين است و در نتيجه برتر از كعبه خواهد بود». وي شواهد چندي را بر اثبات مدعايش ذكر ميكند:
1. خانه خدا، مقدسترين مقدسات و برترين بقعههاست كه دلهاي مسلمانان به سوي او پر ميكشد و طواف، جز به دور او مشروع نيست؛ اما شيعيان، كربلا و قبور ائمه در كوفه و قم را حرمهاي مقدس ميدانند.
2. برتري كربلا با عقل و منطق سازگار نيست و اين سخنان، همانند هذيان گفتن اشخاص تبدار و ديوانه است.
3. اين ادعاهاي خارقالعاده، نهايت بيادبي به ساحت اهل بيت (علیهم السلام) است كه شيعيان گمان ميكنند محبت آنها را دارند و شيعه آنها هستند؛ اما با اين سخنانشان، سرسختترين دشمنان اهل بيت هستند.[1]
4. تقديس شيعيان از كربلا به خاطر اين است كه بدن حسين (علیه السلام) در آن قرار دارد؛ اما سؤال اين است اگر اين فضيلت به خاطر وجود اوست، چرا مدينه كه در آن بدن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرار دارد، فضيلت ندارد؟ اين مطلب نشان ميدهد كه هدف آنان از بين بردن امت اسلام و دين است، نه تقديس حسين (علیه السلام).[2]
موارد پيشگفته، گزيده سخنان نسبتاً طولاني وي بود كه در كتابش مطرح كرده است. اكنون به ترتيب، به مقدماتي كه او از نظر شيعيان براي اثبات برتري كربلا بر كعبه چيده است، پاسخ ميدهيم:
پاسخ اول: كعبه برترين نقطه روي زمين است
بسي جاي تأسف است كه اين نويسنده و ديگر علماي وهابيت، مجموع روايات شيعه را ناديده گرفته و به برخي از روايات براي تهمت و افتراي خودشان تمسك ميجويند. درحالي كه انبوه روايات شيعه، كعبه را محبوبترين نقطه روي زمين در نزد خداوند معرفي ميكند.
روايت اول: به نقل مرحوم كليني در كتاب اصول كافي، زراره در روايت صحيح السند ميگويد:
من همراه امام باقر (علیه السلام) كنار خانه خدا نشسته بوديم. مردي گفت: كعب الاحبار ميگويد: كعبه هر روز به آستان بيت المقدس سر ميسايد و به نظر من او راست گفته است. حضرت فرمود: تو و كعب الاحبار دروغ ميگوييد. و بعد فرمود: «مَا خَلَقَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بُقْعَةً فِي الْأَرْضِ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْهَا ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ نَحْوَ الْكَعْبَةِ»؛ «خداوند هيچ بارگاهي نيافريده است كه نزد او محبوبتر و گراميتر از اين خانه باشد».
خداوند همان روزي كه آسمانها و زمين را آفريد، چهار ماه را به خاطر زيارت اين خانه، حرام و غرق كرد. سه ماه را پي در پي ويژه حج ساخت كه ماه شوّال و ذي قعده و ذي حجّه باشد و يك ماه تك را براي عمره مقرّر كرد كه ماه رجب باشد.[3]
علامه محمد تقي مجلسي اين روايت را صحيح ميداند و مينويسد: «روى الكليني في الصحيح، عن زرارة قال: كنت قاعدا إلی جنب أبيجعفر (علیه السلام)»؛[4]«كليني در روايت صحيح از زاره نقل كرده است».
روايت دوم: در روايت موثق ديگري كه آن را شيخ صدوق از سعيد ابن عبدالله نقل كرده است، امام صادق (علیه السلام) فرمود:
أَحَبُّ الْأَرْضِ إِلَی اللهِ تَعَالَی مَكَّةُ وَ مَا تُرْبَةٌ أَحَبُّ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ تُرْبَتِهَا وَ لَا حَجَرٌ أَحَبُّ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَجَرِهَا وَ لَا شَجَرٌ أَحَبُّ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ شَجَرِهَا وَ لَا جِبَالٌ أَحَبُّ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ جِبَالِهَا وَ لَا مَاءٌ أَحَبُّ إِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ مَائِهَا [5]
خوشايندترين و محبوبترين زمين نزد خداي تعالي مكه است و هيچ خاكي نزد خداي عزوجل از خاك مكه، و هيچ سنگي نزد خداوند عزوجل از سنگ مكه و هيچ درختي نزد خداي عزوجل از درخت آن و هيچ كوهستاني نزد خداي عزوجل از كوهستان آن و هيچ ابينزد خداي عزوجل از آب آن خوشايندتر نيست.
علامه محمد تقي مجلسي (مجلسي اول) اين روايت را موثق ميداند.[6]
امام صادق (علیه السلام) در روايات ديگري نيز فرمود:
ـ مَا خَلَقَ اللهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی بُقْعَةً فِي الْأَرْضِ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْهَا وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَی الْكَعْبَةِ وَ لَا أَكْرَمَ عَلَی الله عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهَا.[7]
خداوند متعال نقطهاي را در روي زمين كه در نزدش محبوبتر و گراميتر از كعبه باشد، نيافريده است؛ آنگاه با دستش به سوي كعبه اشاره كرد.
ـ إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ اخْتَارَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ شَيْئاً وَ اخْتَارَ مِنَ الْأَرْضِ مَوْضِعَ الْكَعْبَةِ.[8]
خداي عزوجل، از هر يك از اصناف مخلوقات خود چيزي را برگزيد و از زمين، محل كعبه را برگزيد.
علامه محمد تقي مجلسي (مجلسي اول) بعد از نقل اين روايات ميگويد: «هذه الأخبار تدل على أفضلية الكعبة و أرضها على جميع بقاع الأرض»؛[9] «اين روايات دلالت دارند که کعبه و زمين آن بر تمام بقعههاي روي زمين برتري دارد».
در روايت ديگري امام صادق (علیه السلام) به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
إن الله عز وجل اختار من كل شئ شيئا، اختار من الأرض مكه، واختار من مكة المسجد، واختار من المسجد الموضع الذي فيه الكعبه.[10]
خداوند از ميان هر چيزي زمين مکه را انتخاب کرد و از آن مسجد را و از مسجد جايي را که خانه خدا در آن واقع شده، برگزيد.
از مجموع اين روايات و روايات ديگر که در منابع شيعه با اسناد معتبر نقل شده است، به دست ميآيد که کعبه از تمام نقاط روي زمين برتر است. علاوه بر آنچه گفته شد، تقدس حرم امامان از نظر شيعه، هيچگونه منافاتي با قداست كعبه ندارد؛ زيرا شيعيان اين حرمها را در مقابل كعبه قرار ندادهاند؛ همانگونه كه خود ائمه (علیهم السلام) را در مقابل خدا نميدانند. شيعيان، ائمه (علیهم السلام) را برترين بندگان خداوند ميدانند و مكانهايي را كه بدن مطهر آنان در آنجا دفن شده است، تقديس ميکنند.
پاسخ دوم؛ طبق روايات، نظر صحابه و علماي اهل سنت، مدينه از كعبه برتر است. قفاري در مقدمه دوم، خود عنوان کرده است كه برتري كربلا با عقل و منطق سازگار نيست و اين سخنان، همانند هذيان گفتن اشخاص تبدار و ديوانه است. وي در مقدمه سوم نيز ميگويد: اين ادعاهاي خارقالعاده شيعه، نهايت بيادبي به ساحت اهل بيت (علیهم السلام) است كه شيعيان گمان ميكنند محبت آنها را دارند و شيعه آنها هستند؛ اما با اين سخنانشان، سرسختترين دشمنان اهل بيت (علیهم السلام) به شمار ميآيند.
ققاري در مقدمه چهارم، تقديس كربلا از نظر شيعيان را به خاطر آن ميداند كه بدن حسين (علیه السلام) در آنجا دفن شده است. وي در ادامه ميپرسد، پس چرا مدينه كه در آن بدن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرار دارد، اين گونه فضيلت ندارد؟
در پاسخ به موارد پيشگفته ميگوييم، اگر اهل مطالعه و تحقيق باشيد، در كتابهاي شما نيز رواياتي آمده است كه سرزمين مدينه و آرامگاه شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را برتر از كعبه و حتي برتر از عرش ميداند. علاوه بر روايات، برخي صحابه، سران مذاهب و علماي بزرگتان، شهر مدينه را برترين مكانهاي روي زمين ميدانند؛ از آن جمله ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد:
ـ اعتقاد خليفه، صحابه و علماي اهل سنت به برتري شهر مدينه
بررسي منابع اهل سنت نشان ميدهد كه آنها در برتري آرامگاه شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر كعبه اتفاق نظر دارند؛ اما اختلافشان در برتري شهر مدينه بر مكه است و برخي صحابه، سران برخي مذاهب، علما و گروههايي از آنها، مدينه را نيز برتر از مكه دانستهاند. در اينجا به تعدادي از آنها اشاره ميكنيم:
1. عمر بن خطاب، برخي صحابه و بسياري از علماي مدينه
عمر بن خطاب و برخي صحابه، نخستين افرادي بودند كه مدينه را برتر از مكه مي دانستند. بسياري از علماي اهل مدينه، بر خلاف جمهور علماي اهل سنت و به پيروي از خليفه خود و صحابه، اين عقيده را دارند. نووي و شوكاني مينويسند: «وَذَهَبَ عُمَرُ وَبَعْضُ الصَّحَابَةِ وَمَالِكٌ وَأَكْثَرُ الْمَدَنِيِّينَ إلَى أَنَّ الْمَدِينَةَ أَفْضَلُ»؛[11] «عمر و برخي از صحابه، مالك و بسياري از اهل مدينه، عقيده دارند كه مدينه برتر است».
اين عقيده خليفه و صحابه را بسياري از ديگر علماي اهل سنت نقل كردهاند كه ذكر كلام همه آنها باعث اطاله بحث خواهد شد.
2. مالك بن انس، احمد بن حنبل و برخي ديگر
مالك بن انس، احمد بن حنبل (رهبران مذاهب اهل سنت) و گروهي ديگر نيز مدينه را برتر از مكه ميدانند. نووي مينويسد: «در نزد ما مكه، برترين نقطه روي زمين است و اين قول علماي مكه، كوفه و جمهور علما است؛ به گفته عبدري، اين قول اكثر فقهاء و نظر احمد در يكي از روايت صحيح اوست».[12] ولي مالك و جماعتي گفتهاند كه مدينه برتر از مكه است.[13] ابوالمظفر شيباني[14] و ابن حزم اندلسي نيز نظر مالك را در برتري مدينه بر مكه نقل كردهاند.[15]
به نقل زرقاني، شارح كتاب «موطأ امام مالك»، علاوه بر خليفه دوم اهل سنت و جماعتي، بسياري از اهل مدينه، مالك بن انس و پيروانش نيز بر تفضيل مدينه بر مکه عقيده دارند و اين قول را برخي شافعيها نيز اختيار كردهاند.[16]
4. بسياري از اهالي مدينه و جمعي از اهل بصره
ابن عبدالبر قرطبي مالكي، از قول ذكريا بن يحيي ساجي نقل کرده است كه علاوه بر مالك، بسياري از اهل مدينه و جمعي از اهل بصره نيز در زمره طرفداران برتري مدينه بر مكه هستند.[17]
5. ابوسليمان خطابي (م. 388ه .ق)
ابو سليمان خطابي كه از وي به «امام، احد المحققين،[18] فقيه، اديب و محدث»[19] ياد كردهاند، مدينه و بقعه شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را برتر از مكه ميداند.
ابنجوزي بعد از نقل روايت: «ما بين بيتي ومنبري روضة من رياض الجنة» از أبوسليمان خطابي نقل كرده كه وي ميگويد: «اين روايت برتري مدينه و به ويژه بقعهاي را كه ميان خانه و منبر رسول الله است، نشان ميدهد».[20]
6. ابن عقيل حنبلي (م.514ه .ق)
به نقل ابوبكر زرعي، علي بن عقيل، از علماي حنابله[21] ميگويد، درباره برتري حجره پيامبر (صلی الله علیه و آله) بر كعبه از من سؤال شد، در پاسخ گفتم:
اگر منظور، تنها خود حجره باشد، كعبه برتر است؛ اما اگر حجره به علاوه بدن پيامبر (صلی الله علیه و آله) باشد، به خدا سوگند، حجره پيامبر (صلی الله علیه و آله) از عرش، حاملان عرش، بهشت و افلاك برتر است؛ زيرا در اين حجره، بدني است كه اگر نسبت به هر دو عالم وزن شود، سنگيني پيدا خواهد كرد.[22]
اين عقيده ابن عقيل را بسياري از علماي اهل سنت، از جمله ملاعلي قاري نقل كردهاند.[23]
7. قاضي عياض (م. 544ه .ق)
قاضي عياض بن موسي، از بزرگان مالكي مذهب و يكي از پيشوايان آنها در علوم فقه، لغت، حديث و ادب،[24] در كتاب «الشفاء بتعريف حقوق المصطفي» مينويسد: «در ميان علما، هيچ اختلافي در برتري موضع قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر ساير بقعههاي روي زمين نيست».[25] نووي، شوكاني،[26] ملاعلي قاري[27] و بسياري ديگر، اين اجماع را از قول ايشان نقل كردهاند.
8. قرطبي (م.671ه .ق)
انصاري قرطبي نيز در كتاب تفسيرش، نماز در مدينه را برتر از مسجد الحرام ميداند و مينويسد:
أن المدينة عند أصحابنا أفضل من مكة وأن الصلاة فيها أفضل من الصلاة في المسجد الحرام.[28]
مدينه در نزد اصحاب ما، برتر از مكه و نماز در مدينه، برتر از نماز در مسجد الحرام است.
9. احمد بن ادريس الصنهاجي (م.684ه .ق)
ايشان يكي از علماي پيرو مذهب مالكي و به تعبير ذهبي، «عالم شهير، شيخ، امام، عالم به اصول دين، فقه و تفسير»[29] است. وي ميگويد: «اجماع بر اين است كه روضه شريف پيامبر (صلی الله علیه و آله)، برترين بقعه زمين و آسمان است؛ پس مجاوران آن نيز، برتر از ديگران هستند».[30]
10. ابن كثير (م.774ه .ق)
ابنكثير دمشقي بعد از نقل اتفاق و اجماع در برتري قبر شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر ساير بقعههاي روي زمين و نسبت دادن سابقه نقل اين اجماع به قاضي ابوالوليد باجي، ابن بطال و غير آنها، تصريح ميكند كه دليل اصلي برتري، گفتار ابوبكر است كه بعد از رحلت پيامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: «خداوند او را تنها در محبوبترين بقعههاي نزد خودش ميميراند».[31] بنابراين، بقعهاي كه قبر شريف آن حضرت در آن قرار دارد، برتر است.
11. بدرالدين زركشي (م.794ه .ق)
زركشي يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد عايشه را دفن بدن مطهر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خانه وي ميداند و تصريح ميكند كه خانه او به اجماع امت، برترين بقعههاي روي زمين است.[32] البته روشن است كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خانه خودش از دنيا رفت و در حجره خودش دفن شد و حجره عايشه جدا از حجره پيامبر (صلی الله علیه و آله) بود. اما با صرف نظر از اين بحثها، اين سخن زركشي ثابت ميكند كه موضع قبر آن حضرت، برترين بقعههاي روي زمين است.
12. حصني دمشقي (م.829ه .ق)
حصني شافعي تصريح ميكند كه به اجماع علما، قبر پيامبر (صلی الله علیه و آله) برتر از مكه و ساير بقاع روي زمين است؛ اما اختلاف آنها در غير قبر آن حضرت است.[33]
13. ابوالبقاء مكي حنفي (م.854ه .ق)
ايشان برتري آرامگاه شريف پيامبر (صلی الله علیه و آله) را مسلم و قطعي ميداند و با توجه به اين نكته و استدلال به آيه (وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُـرُنَّهُ)، سفر كردن براي زيارت قبر آن حضرت را بعد از ذكر روايت «لا تشد الرحال إلا إلی ثلاثة مساجد»، مستحب ميداند و اينگونه نتيجهگيري ميکند:
وقتي ثابت شد كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برترين مخلوقات و تربتش برترين بقعههاي روي زمين است، سفر به قصد زيارت تربتش به طريق اولي مستحب است.[34]
14. احمد زروق (م.879ه .ق)
علماي اهل سنت در نقل اقوال، از وي به «امام، عارف، محدث و فقيه» ياد كرده اند.[35] صعيدي مالكي در كتاب «حاشية العدوي»، از قول ايشان نيز اجماع علما را در برتري قبر شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر ديگر بقعههاي زمين نقل كرده است.[36]
15. جلالالدين سيوطي (م.911ه .ق)
سيوطي يكي ديگر از علماي بزرگ شافعي تصريح ميكند:
اختلاف علماء در تفضيل ميان مكه و مدينه در غير قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است؛ اما قبر آن حضرت به اتفاق همه، برترين بقعههاي روي زمين و بلكه برتر از كعبه، بلكه بنا بر قول ابن عقيل، برتر از عرش است.[37]
16. حلبي صاحب سيره (م.1044ه .ق)
حلبي از سيرهنويسان قرن يازدهم اهل سنت نيز تصريح دارد كه به اجماع علما، قبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برترين بقعههاي روي زمين، حتي برتر از كعبه شريفه است.[38]
احمد بن محمد صاوي، از پيروان مالك نيز عقيده دارد كه قبر شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، برتر از همه بقعههاي روي زمين و آسمان، حتي برتر از كعبه، عرش، كرسي، لوح، قلم و بيت المعمور است.[39]
18. محمد عليش (م. قرن 13ه .ق)
ايشان يكي از مفتيان مذهب مالكي در مصر است[40] و در كتاب «منح الجليل» مينويسد: «مدينه منوره برتر از كعبه مشرفه است و قول مشهور اهل مدينه همين است و روايت رافع بن خديج كه آن را دار قطني و طبراني نقل كرده، بر اين مطلب دلالت دارد».[41]
آنچه گذشت، نظر برخي از علماي اهل سنت، رهبران مذاهب و مهمتر از همه ديدگاه خليفه دوم اهل سنت و برخي صحابه در برتري آرامگاه شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر كعبه و نيز برتري مدينه بر مكه بود.
اكنون اين سؤال را از خودتان ميپرسيم: آيا روايات و سخنان بزرگان شما با عقل و منطق سازگار است؟ آيا شبيه هذيان گفتن نيست؟ آيا برتري دادن مدينه بر كعبه، اسائه ادب به حضور پروردگار نيست؟ آيا هدف شما از آوردن چنين مطالبي، خراب كردن دين است يا تقديس پيامبر (صلی الله علیه و آله) و شهر مدينه؟
اگر ميگوييد هدف تقديس و احترام به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است، هدف ما نيز تقديس و تكريم از نوه پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) است كه هستي خود را در راه خداوند فدا كرد و اگر به زعم شما نقل رواياتِ فضايل كربلا، خراب كردن دين و نقشهاي براي امت است، چرا اشكال خودتان را نميبينيد و انگشت به طرف ديگران ميگيريد؟
بنابراين، اگر از ديدگاه وهابيت و جناب قفاري، نظريه برتري كربلا بر كعبه، عقيدهاي غلوآميز است و قائلانش کافر هستند، درباره خليفه دوم، صحابه، سران مذاهب و علماي اهل سنت نظرشان چيست؟ آيا درباره آنها نيز همين قضاوت را دارند؟
ـ روايت معتبر اهل سنت در برتري شهر مدينه
در منابع اهل سنت، روايتي با سند معتبر از صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه شهر مدينه را برتر از مكه ميداند.
عمره، دختر عبدالرحمن ميگويد:
روزي مروان بالاي منبر، از مكه سخن گفت، اما از مدينه چيزي به زبان نياورد. رافع بن خديج از جا برخاست و گفت: چه شده كه از مكه اين قدر سخن گفتي و از مدينه هيچ؟ بعد از آن گفت: «وَأَشْهَدُ لَسَمِعْتُ رَسُولَ الله يَقُولُ: الْمدِينَةُ خَيْرٌ مِنْ مَكَّةَ»؛ «شهادت ميدهم، از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنيدم که آن حضرت فرمود: مدينه برتر از مكه است».[42]
در برنامه «جوامع الكلم»، يكي از نرمافزارهاي حديثي اهل سنت، سند اين روايت را به نقل از كتاب جوهري، حسن شمرده است: «الحكم على المتن: حسن».
اين روايت را بخاري در تاريخ الكبير[43] و ملا علي قاري در مرقاة المفاتيح[44] با همين عبارت و جندي در فضائل المدينه با عبارت «المدينة أفضل من مكة»[45] آوردهاند.
استدلال علماي اهل سنت به اين روايت
علماي اهل سنت تنها به آوردن اين روايت اكتفا نكردهاند، بلكه عمده دليل طرفداران برتري مدينه، همين روايت است. ابن خلدون (م.808ه .ق) مينويسد:
در فضيلت مدينه، روايات صحيح انکارناپذيري وارد شده است؛ اما علما در برتري مدينه بر مكه، اختلاف نظر دارند و مالك، نظرش همين است؛ زيرا در نزد ايشان، نص صريح از رفيع بن مخدج [رافع بن خديج] ثابت شده كه مدينه برتر از مكه است.[46]
مناوي (م.1031ه .ق) بعد از ذكر اين روايت، درباره علت برتري مدينه ميگويد:
چون مدينه حرم پيامبر (صلی الله علیه و آله)، محل نزول وحي، نزول بركات و جايي است كه كلمه اسلام عزيز شد و اعتلا يافت و شرايع، تثبيت و پابرجا شد و اكثر واجبات در آنجا نازل گرديد، به اين دليل كساني كه مدينه را برتر از مكه ميدانند، به اين روايت تمسك كردهاند و مذهب عمر و مالك و بسياري از اهل مدينه نيز همين است.[47]
محمد عليش، از علماي قرن دوازده اهل سنت نيز پس از ذكر قول مشهور و اهل مدينه در برتري مدينه مينويسد: «روايتي كه آن
را دارقطني و طبراني از رافع بن خديج نقل كردهاند، بر اين مطلب
دلالت ميكند».[48]
اكنون آقاي قفاري و سران وهابيت، در مقابل روايت حسن و پذيرفته شده خودشان كه مدينه را برتر از مكه ميداند، چه جوابي دارند؟ شما كه عقيده داريد مكه برترين مكان روي زمين است، پس اين روايت در منابع شما چه ميكند و چرا علماي شما و سران مذاهبتان به اين روايت استدلال كردهاند؟ نكند آنها گرفتار جنون شده و هذيان گفتهاند؟ آيا شما ميتوانيد چنين نسبتي را به آنان بدهيد؟
[1]. «هذا جزء مما يدعونه حول كربلاء، وجمعه كله وتحليله يستغرق مؤلفًا خاصًا، وهي كلمة لا يمكن أن تخضع للمناقشة بالعقل والمنطق؛ فهي من جنس هذيان المحمومين وكلمات المجانين، ولو لم أجدها في كتبهم المعتمده، وبروايات عديده لما أثبتها.. وهذه الدعاوي والمخاريق هي إساءة بالغة لأهل البيت الذين يزعمون محبتهم والتشيع لهم، ولكنهم كانوا عليهم أشد من أعدائهم»؛ اصول مذهب الشيعه، ناصر بن عبدالله قفاري، ج2، ص465.
[2]. «وتقديسهم لأرض كربلاء لأنه ضمت جسد الحسين فاستمدت قداستها بوجوده فيها. ... وإذا كان كل هذا الفضل بوجود جسد الحسين فلماذا لم تفضل المدينة وفيها جسد رسول الله؟! إن هذا تناقض في بنية المذهب.. وهو يكشف أنه ليس الهدف تقديس الحسين، ولكن الكيد للأمة ودينها»؛ اصول مذهب شيعه، ج2، ص464.
[3]. «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ كُنْتُ قَاعِداً إِلَى جَنْبِ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام)»؛ الكافي، ج4، ص240.
[4]. روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، محمدتقي بن مقصود علي مجلسي، ج4، ص130.
[5]. من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج2، ص243.
[6] «و روى سعيد بن عبدالله الأعرج في الموثق عن أبي عبدالله (علیه السلام)»؛ روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج4، ص130.
[7]. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص243.
[8]. من لا يحضره الفقيه، ج2، ص243.
[9] روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج4، ص131.
[10]. كتاب الغيبه، محمد بن ابراهيم نعماني، ص67.
[11]. نيل الاوطار، محمد شوكاني، ج5، ص99؛ شرح النووي علي صحيح مسلم، يحيي نووي، ج9، ص164.
[12]. معناي اين جمله اين است كه نظر ديگر احمد اين است كه مدينه، برتر از كعبه است.
[13]. المجموع، يحيي بن شرف النووي، ج7، صص 388 و 389.
[14]. اختلاف الائمة العلماء، يحيي بن محمد شيباني، ج1، ص317.
[15]. المحلي، علي بن احمد بن حزم الاندلسي ظاهري، ج7، ص279.
[16]. شرح الزرقاني علي موطأ الامام مالك، محمد بن عبدالباقي زرقاني، ج4، ص293.
[17]. الاستذكار الجامع لمذاهب فقهاء الامصار في شرح الموطأ، يوسف بن عبدالله قرطبي مالكي، ج2، ص460.
[18]. صيانة صحيح مسلم، عثمان شهروزي، ج1، ص135؛ تهذيب الاسماء، محييالدين نووي، ج3، ص154.
[19]. وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان، احمد بن محمد بن خلكان، ج2، ص214.
[20]. كشف المشكل من حديث الصحيحين، عبدالرحمن ابن جوزي، ج3، ص398.
[21]. «أبو الوفاء بن عقيل الحنبلي الظفري اسمه علي بن عقيل بن محمد»؛ لسان الميزان، احمد العسقلاني، ج7، ص121.
[22]. بدائع الفوائد، محمد بن ابيبكر ايوب الزرعي، ج3، ص655.
[23]. «ونقل عن أبي عقيل الحنبلي أن تلك البقعة أفضل من العرش»؛ مرقاة المفاتيح، علي بن سلطان قاري، ج2، ص588.
[24]. البداية والنهايه، اسماعيل بن كثير، ج12، ص225.
[25]. «ولا خلاف موضع قبره أفضل بقاع الأرض»؛ كتاب الشفا، القاضي عياض، ج2، ص78.
[26]. نيل الأوطار، محمد بن علي شوكاني، ج5، ص99؛ شرح النووي علي صحيح مسلم، ج9، ص164.
[27]. مرقاة المفاتيح، علي بن سلطان القاري، ج2، ص370.
[28] تفسير القرطبي، محمد بن احمد قرطبي، ج6، ص307.
[29]. تاريخ الاسلام، محمد بن احمد ذهبي، ج51، ص176.
[30]. الفروق مع هوامشه، احمد بن ادريس صنهاجي، ج2، ص379.
[31]. فصول من السيره، ج1، ص260.
[32]. الإجابة لما استدركت عائشة، بدرالدين زركشي، ج1، ص54.
[33]. «ومحل الخلاف في غير الموضع الذي ضم سيد الأولين والآخرين (صلی الله علیه و آله) واما هو فالإجماع منعقد على أنه أفضل من مكة وسائر البقاع»؛ دفع شبه من شبه وتمرد، تقيالدين حصني، ج1، ص62.
[34]. تاريخ مكة المشرفة والمسجد الحرام والمدينة الشريفة والقبر الشريف، محمد بن احمد المكي الحنفي، ج1، ص337.
[35]. فهرس الفهارس والاثبات ومعجم المعاجم والمسلسلات، عبدالحي الكتاني، ج1، ص455.
[36]. حاشية العدوي، علي الصعيد المالكي، ج2، ص46.
[37]. الخصائص الكبري، عبدالرحمن سيوطي، ج2، ص351.
[38]. السيرة الحلبيه، علي حلبي، ج3، ص495.
[39]. «ومحل الخلاف المذكور في غير البقعة التي ضمت أعضاء المصطفى وأما هي فهي أفضل من جميع بقاع الأرض والسماء حتى الكعبة والعرش والكرسي واللوح والقلم والبيت المعمور»؛ بلغة السالك، احمد الصاوي، ج2، ص175.
[40]. اكتفاء القنوع بما هو مطبوع، ادوارد فنديك، ج1، ص495.
[41]. منح الجليل شرح علي مختصر سيد خليل، محمد عليش، ج3، ص133.
[42]. «أَخْبَرَنَا أَبُو إِسْحَاقَ مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ شَعْبَانَ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ سَعِيدٍ الرَّازِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ ¥
¦ حُمَيْدِ بْنِ كَاسِبٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عبدالرَّحْمَنِ بْنِ رَدَّادٍ، عَنْ يَحْيَى بْنِ سَعِيدٍ، عَنْ عَمْرَةَ بِنْتِ عبدالرَّحْمَنِ، قَالَتْ: تَكَلَّمَ مَرْوَانُ يَوْمًا عَلَى الْمِنْبَر»؛ مسند الموطأ للجوهري، الحسن بن علي الجوهري، ج1، ص96.
[43]. التاريخ الكبير، محمد بن اسماعيل بخاري، ج1، ص160.
[44]. مرقاة المفاتيح، ج2، ص588.
[45]. فضائل المدينة، مفضل بن محمد جندي، ج1، ص23.
[46]. مقدمة ابن خلدون، عبدالرحمن حضرمي، ج1، ص356.
[47]. «(المدينة خير من مكه) لأنها حرم الرسول ومهبط الوحي ومنزل البركات وبها عزت كلمة الإسلام وعلت وتقررت الشرائع وأحكمت وغالب الفرائض فيها نزلت وبه تمسك من فضلها على مكة وهو مذهب عمر ومالك وأكثر المدنيين»؛ فيض القدير، محمد عبدالرؤوف مناوي، ج6، ص264.
[48]. منح الجليل، محمد عليش، ج3، ص133.